سلام دارم
من کلا خیلی خیلی خیلی ادمه احساساتی ای هستم
شاید از خیلی از دخترا هم احساساتی تر ونمیدونم ک باید از این موضوع راضی باشم یا نه خخخ
امروز وقتی بیمارستان بودیم ازداخل یکی از اتاقا کد99 اعلام شد
رفتیم سر بیمار ک یه بچه 12 ساله بود و ایست قلبی کرده بود
خدا میدونه اون لحظه چ حس و حالی داشتم و چقدر داغون بودم
وقتی مریض برگشت اصلا نمیتونین تصور کنین ک چ حالی داشتم و چقدر گریه کردم
همونجا دکتر نون برگشت گف وای چی شده دکتر؟ خخخ
واقعا این همه از سختی و ایناش گفتم ولی خداروشکر ک این صحنه هارو هم میبینم
اینکه جون یه ادمی رو نجات بدی خیلی عالیه خیلی حسه خوبیه
++فک کنم پارسال بود ک در خونمونو ب شدت میکوبیدن و همسایمون با گریه بچشو گرفته بود و میگف نفس نمیکشه
بچشم نوزاد بود
دادانش بغل من خخخ و تنفس مصنوعی رو روش انجام دادم و بچه نفس کشید اون موقع هم خیلی خیلی خر کیف بودم
ک یاده بچگیای خودم افتادم ک یادمه همسایه مامان بزرگم بچشو گرفته بود بغلش و اونم نفس نمیکشید
ومامان بزرگم خخخ برش گردوند با اعمال شاقه خخخ
+++درعین همه سختی هاش ایناش عالیه واقعا